اولین چهاردست و پا
قربون اون دست و پاهای کوچولوت برم که وقتی چهاردست و پا میری من کلی ذوق میکنم . روز تولد آتاناز بود ( 24 مهر) و آماده شده بودیم بریم خونه خاله سارا . لحظه های آخر که با عجله داشتم آماده میشدم دیدم تو چهاردست و پا به سمت اتاق خواب میری و من کلی ذوق کردم بهت .
اینم عکس از اون روز که خیلی عجله انداختم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی