راستینراستین، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

حرف هایی برای فردا

بدون عنوان

1392/7/18 19:06
نویسنده : solmaz
151 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم عزیز مامان سلام

چند روز پیش خیلی دل مامان گرفته بودزنگ زدم خونه مامانی و گفتم بیاد پیشم . بعد بابا حسن جون رفت دنبال مامانی و دختر خاله سوینت و اومدن خونه ما . مامان شهناز خیلی باهام صحبت کرد و کلی از تو برام گفت و از روزای قشنگی که تو میایی .منم از اون رو تصمیم گرفتم این روزا رو برای تو یه جا ثبت کنم تا همیشه برات بمونه عزیزم .

پس این چند پست جدیدی که برات میذارم راجع به همین چند وقت پیشه ( البته تا جایی که یادم بیاد ) تا هم برای تو تعریف کره باشم و هم به ثبت رسیده باشه .

عزیز دل مامان ، من و بابا حسن تصمیم گرفتیم اسمتو بذاریم (راستین )

همون روزی که مامانی اومده بود خونمون بابا حسن برای شب بلیط تئاتر سکوت عشق گرفته بود که چون میدونست که من خیلی دوست دارم و کلی شاد میشم. بابا حسنتو خیلی خیلی بسیار زیاد و فراوان دوست میدارم . وقتی رفتیم اینقدر صدا زیاد و بلند بود که من همش نگران بودم آسیبی به توی گلم نخوره . ولی خیلی خوش گذشت و کلی خندیدیم.

راستینم بابا حسنت خیلی مهربونه و تو این روزا خیلی هوای من وتو رو  داره . خدا جون برای ما حفظش کنه . توام بگو آمین پسر گلم.

 

راستی ....................

پسریه مامان از همه مهم تر یادم رفت . اینکه تو الان توی 21 هفته ای عزیز دلم و تازه دارم یه حرکتایی و یه ضربه هایی ازت احساس میکنم و کلی ذوق میکنم و سریع به بابا حسنم اطلاع میدم تا اومن شاد بشه.

تو این روزا خیلی بدنم درد میکنه و احساس کسالت میکنم ولی بخاطر توی گلم همه رو تحمل میکنم تا هرچی زودتر بیای و من وباباتو خوشحال کنی.

مثل دختر عمع رستا که عمه زهرا و باباشو کلی شاد کرده . رستا 29 شهریور بدنیا اومد و برای همه روز خیلی خوبی بود .خداروشکر . ایشالا همیشه سالم باشه . توام بگو آمین پسرم .

پادش بخیر روزی که با بابا رفتیم سونو (دکتر شاکری بیمارستان پاستور) وقتی گفت پسری من و بابایی هر دو خیلی خیلی خوشحال شدیم و البته قبلش بیشتر از اینکه گفت سالمی خوشحال شدیم . اون موقع ماه رمضان بود . CD  و عکسی که داده رو برات نگه میدارم تا بعدا که بزرگ شدی ببینی .

بابا حسن اومد برای ناهار ، من ذیگه برم . آخه بابا هنوز نمیدونه برات وبلاگ درست کردم . میخوام یکم پیش بره بعدا بهش بگم.

پس فعلا برم عشق مامان.ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)